ضرب المثل های قرآنی
ضرب المثل های قرآنی
1- دیو چو بیرون رود فرشته در آید .
( جاءَ الحَقُ زَ هَقَ الباطلُ انَّ الباطلُ زَهوقا ) اسراء : 81 حق آمد و باطل نابود شد . آری باطل نابود شدنی است .
2 – چاه مکن بهر کسی اول خودت بعداً کسی
( ولا یَحیقُ المَکرُ السَّییَّ اِلاّ بِأَهلِهِ ) فاطر :3 4 و نیرنگ زشت جز دامن صاحبش را نگیرد .
3 – دل به دل راه دارد .
( تَشا بَهَت قُلوبُهُم ) بقره 118 دل ها و افکارشان به هم می ماند .
4- آشپز که دو تا شد ، آش یا شور می شود یا بی نمک
( لَو کانَ فیهِما إلِهَةٌ اِلاّ الـلّه لَفَسَدَتا ) انبیاء : 22 اگر در آن ها( آسمان و زمین ) جز خدا خدایانی وجود داشت ،
به یقین ( آسمان و زمین ) تباه می شد .
5 – جان به لب رسیدن
( بَلَغَت ِالقُلوب الحناجِرَ ) احزاب : 10 جان ها به گلوگاه رسید .
6- تیر در تاریکی رها کردن
( رجماً بِالغَیب ) کهف : 22 تیر در تاریکی می اندازند .
7- از پی هر گریه خنده ای است .
( اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا ) انشراح : 6 همانا بعد از هر سختی ، راحتی است .
8 – اشک تمساح ریختن
( وَ جآ ء و اَباهُم عِشآ ءً یَبکون ) یوسف : 16 ( برادران یوسف) شب هنگام ، گریان به سراغ پدر آمدند .
9- رنگ رخسار گواهی دهد از سر درون
( یُعرَفُ المُجرِمونَ بِسیماهم) الرحمن : 41 مجرمان از چهره هایشان شناخته می شوند .
( تَعرِفُ فی وُجوهِهِم نَضَرَةَ النَّعیم ) مطففین : 24 در چهره هایشان طراوت و نشاط نعمت های بهشتی را می بینی .
10- هر آنچه کاشته ای بِدروی .
( یَومَ تَجِدُ کُلُّ نَفسِ ما عَمِلَت مِن خَیرٍ مُحضَرا ) آل عمران : 30 روزی که هر کسی آنچه کار نیک به جای آورده و آنچه بدی متکب شده است ، حاضر شده می یابد .
11- محبت باید دو طرفه باشد .
( فَا ذ کُرونی اَذ کُرکُم ) بقره : 152 پس مرا یاد کنید ، تا شما را یاد کنم .
چاه نكن بهر كسى، اول خودت بعدا كس:12-
«وَلاَ يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيّىُّ إِلاَّ بِأَهْلِهِ؛ و نيرنگ زشت، جز دامن صاحبش را نگيرد». (فاطر: 43)
از عصبانيت بمير:13 -
«مُوتُوا بِغَيْظِكُم؛ به خشم خود بميريد». (آل عمران: 119)
. هر چه مىدَوَد، كمتر نتيجه مىبيند:14 -
«ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا؛ كوشش در زندگى دنيا، به هدر رفته». (كهف: 104)
انگشت حسرت به دندان گرفتن:15 -
«عَضُّوا عَلَيْكُمْ الاْءَنَامِلَ مِنْ الغَيْظِ؛ از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را مىگزند». (آل عمران: 119
جان به لب رسيدن:16 -
«بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ؛ جانها به گلوگاهها رسيد». (احزاب: 10)
از ترس قالب تهى كردن:17 -
«كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنْ الْمَوْتِ؛ مانند كسى كه مرگ او را فرو گرفته». (احزاب: 19)
فرار را بر قرار ترجيح دادن:18 -
«تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ؛ روى بر مىگردانيد و فرار مىكنيد». (غافر: 33)
من یک معلمم.