کمرویی
کمروئی در بین کودکان بسیار شایع است و بسیاری از والدین را نگران می کند که چطور با این مسئله کنار بیایند. در این مقاله راهکارهایی جهت غلبه بر کمروئی ارائه شده است . ابتدا علل کمروئی را ذکر می کنیم.
-
عــــوامل زمینه ساز ژنتیک
-
رابطه دلبستگــی کمتــر بین والدین و کــودک
-
ضعف در اکتساب و یادگیــری مهارت های اجتماعــی
-
برخورد خشن خواهـــر و بــرادر با کودک
-
دست انداختن کـــودک و مـــورد انتقاد قــــرار دادن شدید او.
جنبه هـــای مثبت و منفـــــی کمـــــروئـــــی
کودکان کمرو کمتر درگیر رفتارهای غیر اجتمائی می شوند، چون اینگونه کودکان به نظرات دیگران راجع به خود اهمیت می دهند و همیشه مراقب و نگران رفتار خود هستند. جنبه منفی کمروئی این است که کودکان کمرو کمتر به انجام مهارت های اجتمائی می پردازند و دوستان کمتری دارند. آنها بیشتر از انجام ورزشها و نمایش که باعث می شود در مقابل دیگران قرار گیرد پرهیز می کنند. در این صورت این کودکان اعتماد به نفس پائینی دارند و اندوهگین و مضطرب هستند.
نقش والــــدیــن در غلبــه بــر کمروئــــــی کــودکـــان:
در اینجا پیشنهاد میشود که حداقل برای یک ماه، تا حد امکان راهبردهای متعدد را بکار برده و مواردی را که به نظر میرسد اثر بخش هستند، ادامه دهید.
۱. برای کودک از زمانی صحبت کنید که در آن هنگام شما نیز رفتاری خجالتی داشته اید.
وقتی کودکان از خجالتی بودن خود احساس شرم می کنند در این هنگام است که عزت نفس خود را از دست می دهند. والدین در این مورد می توانند به کودک خود کمک کنند یعنی به آنها بگویند که: "ما هم در این شرایط امکان داشت خجالت بکشیم." و به آنها بگویند که چطور شد رفتار اجتمایی پیدا کردند و بر رفتار خجالتی خود چیره شدند. کودکان چون تصویری خداگونه از والدین خود دارند، با آگاهی یافتن از چنین مطلبی در مورد خجالتی بودن خود احساس بهتری پیدا می کنند.
۲. برای فرزندان خود توضیح دهید که رفتار اجتماعـــی برای آنها چه فایده های دارد.
کودکان وقتی بدانند انجام یک رفتار سودمند است، تمایل پیدا می کنند تا آنرا انجام دهند. والدین تجارب شخصی خود را برای کودکان بازگو میکنند. مثلا: "برای اینکه معلم بشوم، مجبور بودم بر کمروئی خودم غلبه کنم، چون معلم شدن نیازمند این است که فرد بتواند هر روز با افراد تازه صحبت کند".بدین صــورت والدین می توانند رفتار اجتماعی را به کودکان خود بازگو کنند.
۳. هنگامی که کودکان از برقراری ارتباط و تعامل داشتن ابراز ترس می کنند، با آنها همدردی کنید.
یکی از راههایی که می توانید برای غلبه بر ترس فرزندان اقدام کنید این است که: احساس آنها را درک کنید و با آنها همدردی کنید. مثلا اگر بخاطر کمروئی از رفتن به فوتبال امتناع می کند در چنین موقعیتی والدین بگویند که: "احساس نگرانی و خجالت و ترس تو را درک می کنم. من خودم گاهی دچار این احساس می شوم". وقتی کودکان می بینند که احساس آنها برای دیگران مهم است در این صورت سعی می کنند بر ترس خود غلبه کنند.
۴. از این که برچسب خجالتــــی به او بزنید جدا خودداری کنید.
گاهی اوقات والدین در حضور دیگران کودک خود را خجالتی می نامند و کودک با برچسب خجالتی بودن مواجه می شود. در این صورت نقش خجالتی را بازی می کند و واقعا می پذیرد که خجالتی است. والدین اگر می بینند کودک، خود در جمع زیاد صحبت نمی کند به دیگران اجازه ندهد که او را خجالتی بنامند. بلکه بگوید: "کودک من گاهی طول می کشد تا گرم بگیرد". و کودک خود را تشویق به صحبت کردن بکنید.
۵. مدل یا الگویی از رفتار معاشــــرتی را آماده کنید.
والدینی که می خواهند کودکشان رفتار اجتماعی داشته باشد خودشان باید رفتارهای معاشرتی خود را بیشتر کنند. دوستان و اقوام را بیشتر دعوت کنند، با همسایگان دیدار کنند و در مراکز خرید با افراد تازه و یا با افراد غریبه که خوشایند به نظر می آیند صحبت کنند. از آن مهمتر، با کودکان هم سن کودک خود صحبت کنند و در بازی های آنها شرکت نمایند. شاید کودک شما در ابتدا با این رفتار شما برآشفته شود ولی به مرور زمان به این شیوه معاشرتی عادت خواهد کرد.
۶. فـــــرزندان را با موقعیت و افـــــراد ناآشنـــا مــــواجه سازید.
هر قدر کودکان خجالتی با افراد ناآشنا تعامل بیشتری پیدا کنند، کمروئی آنها سریعتر کاهش می یابد. قبل از اینکه کودک را برای تعامل داشتن هل دهید، صبر کنید تا با موقعیت جدید و افراد آن عادت کند. او باید کم کم به افراد اعتماد کند و ارتباط خود را گسترش دهد. هر قدر بیشتر امکان دارد فرزند خود را با موقعیت ها و افراد بسیار گوناگون مواجه سازید. آنها را در کنار کودکان کم سن و سال قرار دهید زیرا بعضی از کودکان خجالتی وقتی با کودکان کم سن تر تعامل پیدا می کنند، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنند. سعی کنید این موقعیت ها در منزل باشد زیرا این کودکان در منزل بیشتر احساس اعتماد پیدا می کنند.
منبع:روان شناسی کودک
من یک معلمم.