شما یادتون نمیاد
شما یادتون نمیاد، آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست، اونا یه درس از ما عقب تر باشن
شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم به آهنگها و شعرها گوش میدادیم و بعضی ها رو اشتباهی میشنیدیم و بعدامی فهمیدیم منظورش چیه، بعد همونطوری غلط غولوط حفظ میکردیم
شما یادتون نمیاد، همسایه ها تو حیاط جمع میشدن رب گوجه می پختن. بوی گوجه فرنگی پخته شده اشتهابرانگیز بود، اما وقتی می چشیدیم خوشمون نمیومد، مزه گوجه گندیده میداد
شما یادتون نمیاد: تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم میشد، خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم
شما یادتون نمیاد، خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم یا با مداد قرمز بود یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره میکشیدیم
شما یادتون نمیاد هرکی بهمون فحش میداد کف دستمونو نشونش میدادیم میگفتیم آیینه آیینه
شما یادتون نمیاد علامتی که هم اکنون میشنوید، اعلام وضعیت قرمز است و معنا و مفهوم آن اینست که حمله هوایی انجام خواهد شد! محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید
یادتونه یه شامپوهایی بود که اگه میرفتیم حموم و شامپومونو یادمون میرفت ببریم از اونجا میخریدیم؟ (شامپوهای یه نفره که تو کیسه پلاستیکی بود)
شما یادتون نمی اد :بخاری ها نفتی بود و قبل از شروع هر کلاس که خوشمون نمی امد فلکه نفت اش رو باز می کردیم و حسابی شعله می گرفت و بعد کمی هم نفت می ریختیم توش که باعث میشد آتیش بگیره . وااااای که چه حالی می کردیم با آتیش زدن بخاری.
یادتان میادپفک نمکی دو تا 5تومن
یادش بخیر تنها فوتبالی که پخش می شد بازی پرسپولیس و استقلال بود اونم سالی یکی دو بار
یادت میاد همه که کیف نداشتن - کتاب هارو کش می انداختن یا می ذاشتن زیر پیرانشون .
شما یادتون نمیاد؟
لواشک میخریدیم پوسش کنده نمیشد با پوسش میجوییدیم
من یک معلمم.